خط خطی های باران...
.
.
و تو ،
چه آسان
برگهای خشک دلم را لگد مال کردی و رفتی …
بی آنکه بدانی ،
این برگها
یادگاری خودت بودند از لحظه ی اظطراب دلنوازیمان!
قرچ قرچ هر کدامشان
پر از صدای عاطفه است …
پر از حس بودن ،
برگیست از دفتر خاطرات خیسمان…گلبرگیست از شمعدانی کنار حوض ،ماهی قرمز!

بارانی ترین های وجودم را زمزمه می کند…!
و تو ،
چه آسان…
برگهای خشک دلم را لگد مال کردی و رفتی …
برگی از خط خطی های مرد بارانی
نظرات شما عزیزان:
|